*** احادیث تولی و تبری***
*** احادیث تولی و تبری***
1ـ قال الرضا (علیهالسلام): کمال الدین و لا یتنا و البرائة من عدونا[1]
علی بن موسی الرضا(علیهالسلام) فرمودند:
کمال دین ولایت ماست و برائت از دشمنان ما.
2ـ به امام صادق(علیهالسلام) عرض شد که شخصی شما را دوست دارد اما در برائت از دشمن شما ضعیف است. در ادامه حضرت فرمودند:
هیهات کذب من ادعی محبتنا و لم یتبرء من عدونا؛
هرگز چنین نیست؛ دروغ میگوید هر کس که ادعا میکند دوست ماست ولی از دشمن ما بیزاری نجوید.[2]
3ـ نبی اکرم(صلی الله علیه و آله) به اصحابش فرمودند: ای بنده خدا دوست بدار به خاطر خدا و دشمن بدار به خاطر خدا و دوست بگیر به خاطر خدا و دشمن بگیر به خاطر خدا؛ پس به درستی که به ولایت خدا به کسی نمیرسد مگر از این راه و کسی طعم ایمان را نمیچشد اگر چه نماز و روزه زیاد به جا آورد مگر از راه تولی و تبری و امروز بیشترین دوستیها و دشمنی های مردم به خاطر دنیاست و این دوستی و دشمنی دنیایی ذرهای پیش خداوند تعالی ارزش ندارد.
راوی عرض کرد: چگونه بدانم دوستی و دشمنی من به خاطر خداست؛ دوست خدا کیست تا او را دوست بدارم و دشمن خدا کیست تا او را دشمن بدارم؟ پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) به سوی مولای ما امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیهالسلام) اشاره فرمودند و فرمودند آیا علی را میبینی؟ راوی گفت: بله.
پس فرمودند: دوست بدار دوست علی(علیه السلام) را چون دوست علی(علیهالسلام) ولی الله است و دشمن بدار دشمن علی(علیهالسلام) را چرا که دشمن علی(علیهالسلام) عدوالله است
سپس در ادامه فرمودند:
وال ولی هذا و لو انه قاتل ابیک و ولدک و عاد عدو هذا و لو انه ابوک او ولدک؛
دوست بدار دوست مولا علی را هر چند آنکه قاتل پدر و فرزندان تو باشد و دشمن بدار دشمن مولا علی را هر چند او پدر و فرزندانت باشند.[3]
4ـ روزی کمیت خدمت امام صادق(علیهالسلام) رسید و شعری خواند. سپس عرض کرد ای آقای! من سوالی دارم، حضرت فرمودند: بگو. عرض کرد سؤالم درباره آن دو خبیث اولی و دومی (لعنت الله علیهما) است. حضرت فرمودند: ای کمیت تا روز قیامت به اندازه خون حجامت خونی در اسلام ریخته نشود و مالی حرام کسب نشود و عمل شنیع زنا انجام نگیرد مگر این که همه به گردن این دو باشد وسپس حضرت فرمود ما بنی هاشم بزرگ وکوچکمان را امر به سب وبیزاری جستن از آن دو می کنیم . [4]
5ـ قال الصادق(علیهالسلام): من شک فی کفر اعدائنا و الظالمین لنا فهو کافر؛
هر کس در کفر دشمنان ما و کسانی که به ما ظلم کردند شک داشته باشد، خودش کافر است. [5]
6ـ قال الصادق(علیهالسلام): من لم یعرف سوء ما اتی علینا من ظلمنا و ذهاب حقنا و ما رکبنا به فهو شریک من اتی الینا فیما ولینا به؛
کسی که نفهمد و نشناسد آنچه را که بر ما وارد شد و از ظلمی که بر ما روا شد و حقی که از دست ما رفت و... پس او شریک با ظالمین است.[6]
7ـ ابو حمزه ثمالی از علی بن الحسین(علیهالسلام) در مورد آن دو خبیث سؤال کرد.
فقال(علیهالسلام): کافران، کافر من تولاهما.
امام (علیهالسلام) فرمودند: هر دو کافرند و هر کسی که آن دو را دوست بدارد کافر است. [7]
8ـ ابن ادریس از امام صادق(علیهالسلام) نقل میکند که: فردای قیامت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) از لب پرتگاه جهنم همراه با امیرالمؤمنین و حسن و حسین(علیهماالسلام) عبور مینمایند شخصی از داخل جهنم فریاد میزند و سه مرتبه برای نجات خود به نبی اکرم(صلی الله علیه و آله) استغاثه میکند ولی جواب نمیشوند بار دیگر سه مرتبه به امیرالمؤمنین(علیهالسلام)استغاثه میکند، پس جواب نمیشنود.
پس ندا میدهد یا حسین یا حسین یا حسین اغثنی انا قاتل اعدائک؛ یا حسین! من را نجات بده، من دشمنان تو را کشتم. در آن هنگام رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) به امام حسین(علیهالسلام) میفرمایند: برای تو دلیل آورد؛ پس امام حسین(علیهالسلام) چون عقاب تیز پرواز او را نجات میدهد.
راوی میپرسد: آن شخص کیست؟ حضرت فرمودند: مختار است.
سپس راوی با تعجب سؤال میکند: چرا با آتش عذاب میسوزد با اینکه از قاتلین ابا عبدالله الحسین(علیهالسلام) انتقام گرفت؟ حضرت فرمودند: به دلیل اینکه در قلب مختار ذرهای از محبت آن دو نفر وجود داشت. به خدا قسم اگر جبرائیل، میکائیل و اسرافیل در قلبشان چیزی از حب این دو باشد با صورت داخل آتش افکنده میشوند.[8]
9ـ قال امیرالمؤمنین(علیهالسلام): اللهم اجز عمر لقد ظلم الحجر و المدر.
مولا امیرمؤمنان(علیهالسلام) فرمودند: خدایا عمر را به جزای اعمالش برسان پس همانا او بر سنگها و ریگ بیابانها ظلم کرد.[9]
10ـ قال امیرالمؤمنین(علیهالسلام): ما عادی احد قوما اشد من معادات عمر لاهل بیت الرسول؛
هیچ کس با هیچ قومی به شدت عمر(لعنت الله علیه) با اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) دشمنی نورزید. [10]
*** جایگاه برائت و لعن در فرهنگ اسلامی***
1ـ امام سجاد(علیهالسلام) فرمود: من لعن الجبت و الطاغوت لعنة واحدة کتب الله له سبعین الف الف حسنه محی عنه سبعین الف الف حسنه و رفع له سبعین الف الف درجه و من امسی یلعنهما لعنه واحده کتب له مثل ذلک؛
کسی که یک بار لعنت کند جبت و طاغوت را خداوند تعالی هفتاد میلیون حسنه برای او مینویسد و هفتاد میلیون گناه از پرونده اعمالش پاک میکند و هفتاد میلیون درجه بر درجات او میافزاید و هر آن کس که روز و شب بر او بگذرد در حالی که آن دو را لعنت کند همان حسنات برای او نوشته میشود.
ابو حمزه ثمالی گفت: بعد از شهادت علی بن الحسین(علیهالسلام) خدمت مولایم امام باقر(علیهالسلام) رسیدم و این حدیث را به محضرشان عرضه داشتم فرمودند: بله این چنین است ای ثمالی! آیا دوست داری برای تو اضافهتر بگویم؟ عرضه کردم بلی یا مولای. پس فرمودند: کسی که یک بار آنها را در صبح تا شام لعنت کند گناهی بر وی نوشته نمیشود.
ابوحمزه گوید: بعد از شهادت امام باقر(علیهالسلام) به محضر مقدس امام صادق(علیه السلام) رسیدم و حدیث پدر و جد مکرمش را خدمتش عرضه داشتم. حضرت فرمودند: یا ابوحمزه! مطلب حق و صحیح است، سپس فرمودند برای لعنت کننده یک میلیون درجه بالا میبرد و در ادامه فرمودند: ان الله واسعٌ کریم.[11]
2ـ قال رسول الله(صلی الله علیه و آله) من تاثم ان یلعن من یلعنه الله فعلیه لعنة الله؛
کسی که احساس گناه کند از لعن کردن شخصی که خدا او را لعنت کرده، پس لعنت خدا بر او باد. [12]
3ـ قال الصادق(علیهالسلام): نحن معاشر بنی هاشم نأمر کبارنا و صغارنا بسبهما و البرائة منهما؛
ما بنی هاشم بزرگ و کوچک خود را امر میکنیم به ناسزا گفتن به آن دو نفر و بیزاری جستن از آنان. [13]
4ـ شیخ ابوالحسن مرندی از شیخ حر عاملی صاحب وسائل شیعه(رحمةاللهعلیهما) نقل میکند:
امیرالمؤمنین(علیهالسلام) در حال طواف کعبه بود مردی پرده خانه کعبه را گرفته و صلوات بر محمد و آل محمد(صلی الله علیه و آله) میفرستاد، حضرت بر او سلام نمود. بار دوم حضرت او را دیدند ولی سلام نکردند. آن مرد عرض کرد یا امیرالمؤمنین! چرا این بار به من سلام ننمودید؟ حضرت فرمود: نخواستم تو را از ذکر لعن که این بار میگفتی باز دارم. چرا که لعن از صلوات بر محمد و آل محمد(صلی الله علیه و آله) بالاتر است.[14]
در روایت دیگری آمده است: مرد خیاطی دو پیراهن نزد امام صادق(علیهالسلام) آورد و عرض کرد: من هنگام دوختن یکی از این دو پیراهن صلوات بر محمد و آل محمد میفرستادم و هنگام دوختن دیگری لعن بر دشمنان محمد و آل محمد(صلی الله علیه و آله) میفرستادم. شما کدامیک را اختیار مینمایید؟ امام صادق(علیهالسلام) پیراهنی را که با ذکر لعن دوخته شده بود انتخاب نمودند و فرمودند: من این پیراهن را بیشتر دوست دارم.[15]
5ـ امام صادق(علیهالسلام) بعد از هر نماز واجب چهار مرد و چهار زن را لعن میفرمود: عمر، ابابکر، عثمان و معاویه، عایشه، هند، حفصه، ام حکم خواهر معاویه. [16]
6ـ امیرالمؤمنین(علیهالسلام) فرمود: والله اگر این امت روی خاک بایستند با پای برهنه در حالی که بر سر خود خاکستر ریخته باشند و گریه و زاری کنند و بر کسانی که آنها را گمراه کردهاند و راه خدا را بستهاند و مردم را به سوی جهنم خواندهاند؛ لعنت کنند باز این امت در لعن و بیزاری کم کاری کردهاند. [17]
در روایات فراوانی آمده است که عوالمی وجود دارد که عدد آنها بیش از تعداد جن و انس است و اهالی آن عوالم تماما لعنت میکند آن دو نفر را.[18]
7ـ قال رسول الله(صلی الله علیه و آله)... ان من عظیم ما یتقرب به خیار املاک الحجب و سماوات صلاة علی محبینا اهل البیت و اللعن لشانئینا؛
نبی اکرم(صلی الله علیه و آله)فرمودند: ... به درستیکه بالاترین چیزی که برای بهترین ملائکه آسمانها و ملکوت باعث تقرب به خداوند تعالی میشود، درود بر محبین اهل بیت (علیهمالسلام) و لعن بر دشمنان اهل بیت(علیهمالسلام) است.[19]
***عذاب غاصبین خلافت***
آنچه در روایات به آن تصریح شده است آن است که انتقام از غاصبین خلافت و پیروان ایشان در چهار مرحله صورت میگیرد:
1ـ انتقام در عالم برزخ.
2ـ انتقام در زمان رجعت.
3ـ انتقام در زمان ظهور.
4ـ انتقام در قیامت کبری.
الف) انتقام در عالم برزخ:
صاحب کامل الزیارات نقل کرده است که از عبدالله بن بکیر گفت: با امام صادق(علیه السلام) از مدینه به طرف مکه میرفتیم به منزل عسفان رسیدیم عبور ما به کوه سیاهی افتاد که بسیار وحشتناک بود به امام صادق(علیهالسلام) عرض کردم یا ابن رسول الله(علیهماالسلام) چقدر این کوه وحشتناک است. حضرت فرمود: یابن بکیر آیا میدانی این کوه چه کوهی است؟ عرض کردم: نه. فرمودند: به این کوه کَََََََََََََََََََََََََََمَد میگویند و بر سر وادی از وادیهای جهنم واقع است و در این کوه قاتلین پدرم معذبند و... تا اینکه حضرت میفرمایند: من از این کوه در سفرهایم عبور نکردهام و بر سر این کوه توقف نکردهام مگر آن که هر بار آن دو غاصب را در اینجا دیدهام که به من استغاثه میکنند و از من کمک میخواهند. من نیز نگاهی به قاتلین سیدالشهداء(علیهالسلام) میاندازم و به آن دو میگویم اینها کاری را انجام دادند که شما دو نفر اساسش را گذاشتید و... از این دو نفر دومی (لعنة اللهعلیه) تضرع و زاری بیشتری میکند و من گاهی اوقات اینجا در مقابل دومی میایستم تا مقدار کمی از زخمهای دلم و داغهای قلبم تسلی یابد.
حدیث مفصل است که در اینجا خلاصه حدیث آورده شد.[20]
ب) انتقام در زمان رجعت
عن امیرالمؤمنین(علیهالسلام) ... ثم اکرو و ارجع ، انا علی بن ابیطالب و اخو رسوله و احیی اعدائی و قتلة ولدی محسنا و اقتلهم قصاصا؛
امیرالمؤمنین(علیهالسلام) میفرمایند: من که علی بن ابیطالب بنده خدا و برادر پیامبر هستم [در زمان رجعت] باز میگردم و دشمنانم و قاتلین فرزندم محسن(علیهالسلام) را زنده میکنم و آنان را به عنوان قصاص به قتل میرسانم. [21]
ج) انتقام در زمان ظهور
مولا امیرالمؤمنین(علیهالسلام) به عمر(لعنة اللهعلیه) مطالبی فرمود که خلاصه آن را در این قسمت میآوریم:
تو را ابولؤلؤ میکشد در حالی که توفیق خداوندی شامل حال او شده و به خدا سوگند که داخل بهشت میشود بر خلاف میل تو.
شما دو نفر در کنار قبر رسول الله(صلی الله علیه و آله) دفن میشوید و تا آخرالزمان کسی جز شما دو نفر در آنجا دفن نمیشود تا وقتی شما دو نفر را فرزندم مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) خارج کرد کسی شک در وجود شما دو نفر نکند چون اگر شما در بین مسلمین در بقیع دفن شوید مردم شک میکنند و گویند اشخاص زیادی تا به حال این جا دفن شدهاند، سپس شما را به درخت میزنند و بعد آتشی را که خانه مرا با آن به آتش کشیدید میآورند و با آن آتش شما را میسوزانند و خاکستر شما را بر باد میدهد.
امام زمان(علیهالسلام) امر میفرماید تا خاکستر آنها جمع شوند؛ آنگاه گناهان این دو را یک یک از زمانی که قابیل هابیل را کشت تا شهادت حضرت سیدالشهداء(علیهالسلام) و تمامی گناهان و جنایاتی که از زمان حضرت آدم تا زمان ظهور حضرت مهدی(علیهالسلام) انجام شده بر گردن این دو بار میشود.[22]
د) انتقام در قیامت
یکی از صحابه از وجود مقدس موسی بن جعفر(علیهالسلام) درباره غاصبین خلافت پرسید. حضرد در پاسخ فرمودند: یا اسحاق اولی به منزله عجل (گوساله) است و دومی به منزله سامری.
عرض کردم بیشتر بفرمایید؟ حضرت فرمودند سه دسته هستند در قیامت که خداوند نظر رحمت به آنها نمیکند و آنها را عفو نمیکند و عذاب الیم برای آنهاست.
عرض کردم: آنان کیانند؟ فرمودند: مردی که ادعای امامت کند در حالی که خداوند او را تعیین نفرموده و کسی که طعنه زند به امام منصوب از جانب خدا و کسی که گمان کند که این دو نفر از اسلام بهره و نصیبی بردهاند.
عرض کردم: فدایت گردم راجع به این دو نفر مطلبی بیشتر بفرمایید. حضرت فرمودند: ای اسحاق برای من فرقی نمیکند و در نظر من یکسان است اینکه کسی آیه محکهای از قرآن را محو کند یا پیامبری خاتمالمرسلین را انکار کند یا انکار خدا نماید یا خویش را بر امیرالمؤمنین(علیهالسلام) مقدم کند.
عرض کردم بیشتر بفرمایید. حضرت فرمودند: در جهنم زمینی است به نام «سقر» که هنوز نفس نکشیده از روزی که خدا او را خلق کرده اگر خداوند اجازه دهد که نفس بکشد به اندازه سوراخ سوزن تمام آنچه روی زمین است میسوزد و تمام اهل جهنّم از گرمای سقر و بوی بد و لجن آنجا و آنچه خدا آماده کرده از عذاب برای اهلش در عذاب هستند. در آن وادی کوهی است که تمامی اهل سقر از شدت گرما و... آن کوه به خدا پناه میبرند. در آن کوه درهای است که تمام اهل آن کوه از حرارت و.. آن دره به خدا پناه میبرند و در آن دره چاهی است که باز تمامی اهل دره از آتش و... آن چاه به خدا پناه میبرند و در آن چاه ماری است که تمامی اهل چاه از حرارت و عذاب آن مار به خدا پناه میبرند. در شکم آن مار هفت نفر هستند؛ پنج نفر از امم سابقه و دو نفر از این امت.
اما از امم سابقه قابیل، نمرود، فرعون، یهود که یهودیت را بنیانگذار و بولس که نصرانیت را بنانهاد و از این امت عمر و بابکر (لعنة اللهعلیهما).
در روایتی است که تمامی اهل تابوت و جوف مار یعنی این هفت نفر از عذاب دومی در عذابند. [23]
[1] - بحارالانوار: ج 27، ص 58، ح 19.
[2] - بحارالانوار: ج 27، ص 58 ، ح 19.
[3] - علل الشرایع: ج 1، باب 119.
[4] - رجال کشی: ص 135 ـ بحارالانوار: ج 47، ص 323، حدیث 17.
[5] - اعتقادات صدوق باب اعتقاد فی الظالمین: ص 103 ـ بحارالانوار: ج 8، ص 336 و ج 27، ص 62.
[6] - عقاب الاعمال صدوق: باب عقاب ناصب، حدیث 6 ـ بحارالانوار: ج 8، ص 336 و ج 27، ص 55، حدیث 11.
[7] - تقریب المعارف ابی صلاح حلبی: ص 237 ـ بحارالانوار: ج 69، ص 128، باب 101، کفر مخالفین.
[8] - بحارالانوار: ج 45، ص 339، حدیث 5.
[9] - الجمل، شیخ مفید: ص 71.
[10] - کامل، شیخ بهایی: ج 2، ص 13.
[11] - شفاء الصدور فی شرح زیارت عاشورا: ذیل فراز اللهم حص انت اول ظالم بلعن منی...
[12] - رجال کشی: ج 2، ص 811، رقم 1012.
[13] - رجال کشی: ص 135 ـ بحارالانوار: ج 47، ص 323، حدیث 17.
[14] - مجمع النورین و ملتقی البحرین: ص 208.
[15] - امارة الولایة: ص 51 ـ و تعلیقه شفاء الصدور: ج 2، ص 48.
[16] - تهذیب: ج 2، ص 321 ـ کافی: ج 3، ص 342 ـ بحارالانوار: ج 30، ص 397 از تهذیب و... .
[17] - بحارالانوار: ج 30، ص 126 از اسرار آل محمد (صلی الله علیه و آله).
[18] - بصائر الدرجات ، صفار: جزء 10، باب 14.
[19] - تفسیر الامام: ص 295 ـ بحارالانوار: ج 65، چاپ بیروت، ص 37، حدیث 79.
[20] - کامل الزیارات: باب 32، ص 103، ح 7، طبع قدیم ـ باب 108 نوادر الزیارات: ص 539، ح 2، چاپ جدید.
[21] - کتاب حضرت محسن(علیهالسلام): ص 58.
[22] - برای مطالعه بیشتر ر.ک: حلیة الابرار: ج 2، باب 28 ـ بحارالانوار: ج 53، ص 1ـ36.
[23] - جامع الاخبار: ص 402