یا حسین علیه السلام

در هر دو عالم افتخارم این است که خادم اهل بیت علیه السلام باشم

در هر دو عالم افتخارم این است که خادم اهل بیت علیه السلام باشم

یا حسین علیه السلام

یا حسین علیه السلام بهت توسل میکنم هدایتم کن و قلبم را منقلب به سوی خدا و قرآن و عترت کن آمین

عشق فقط الله است و قران عترت تنها وسیله ای برای ریسدن به الله است و رضایت معشوق..

ما اگر دیوانه ی اهل بیت علیه السلام هستم سرچشمه این دیوانگی و محبت فقط از عشق خداست

ما محب عاشقان خدایم و عاشق خدا ..

یا امیرالمومنین حیدر مدد

بر عمر بن خطاب لعنت

پیام های کوتاه
پیوندهای روزانه

۴ مطلب در تیر ۱۳۹۳ ثبت شده است


ملعون کیست و چرا باید لعنت شود؟

1- خداوند ظالمین در حق اهل بیت (ع) را لعنت ‌نموده و وعده عذاب فرموده است:

ان الذین یؤذون الله و رسوله لعنهم الله فی الدنیا و الاخره و اعد لهم عذابا مهینا (سوره احزاب آیه 57)

اولئک یلعنهم الله و یلعنهم اللاعنون (سوره بقره آیه 159)

اولئک علیهم لعنه الله و الملئکه و الناس اجمعین(سوره بقره 161)

بنا به نقل از طریقه عامّه و خاصّه، حضرت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله در مورد حضرت زهرا علیها سلام الله فرمودند: "فاطمه بضعه منی مَن آذاها فقد آذانی و مَن آذانی فقد آذی الله" فاطمه پاره تن من است هر کس او را اذیت کند، مرا اذیت کرده و هر کس مرا اذیت کند، خدا را اذیت کرده است.

(دلایل الامامه ص 45 - کتاب سلیم بن قیس حدیث 48 و در صحیح بخاری ج5 ص 26 به صورت «فاطمه بضعه منی فمن اغضبها اغضبنی» - صحیح مسلم ج4 ص 193 «ان فاطمه بضعه منی یؤذینی ما اذاها) 

و باز به نقل از همان دو طریق روایت است که حضرت زهرا سلام الله علیها به آن دو لعین اولی و دومی فرمودند: انی اشهد الله و ملائکته انکما اسخطتمانی و ما ارضیتمانی و لئن لقیت النبی صلی الله علیه و آله لاشکونکما الیه" (اعلام النساء ج4 ص123) 

خدا را شاهد می‌گیرم و ملائکه او را به اینکه شما دو نفر مرا به خشم آوردید و مرا خشنود ننمودید و اگر پیامبر صلی الله علیه و آله را ملاقات نمایم هرآینه شکایت شما دو نفر را به وی خواهم کرد

و همچنین ابن ابی الحدید سنی گفته است: حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از دنیا رفتند در حالیکه سخت از عمر و ابوبکر غضبناک بودند. (شرح نهج البلاغه از ابن ابی الحدید ج 6 ص 50)

پس با استفاده از این مطلب معلوم می‌گردد که آنها مورد لعن خدا قرار می‌گیرند و هیچ جای شکی نیست در جایی که خدا لعن کند، انبیاء و اولیاء و ملائکه هم لعن خواهند نمود. و ما هم باید لعن کنیم و از آنها بیزاری بجوییم و از خدا بخواهیم که این حالت را به ما عطا فرماید و ما را با چنین عقیده‌ای محشور نماید.

حسین بن ثویر و ابوسلمه سراج نقل کرده اند که: از امام صادق علیه السلام شنیدیم که آن حضرت بعد از هر نماز واجب لعن می کرد چهار مرد ملعون و چهار زن ملعون را. اما مردان عبارتند از: ابابکر, عمر, عثمان, معاویه و زنان عبارت بودند از: عائشه,حفصه, هند و ام الحکم خواهر معاویه. (الکافی ج3 ص342)

و از متواتران و مسلمات نزد عامه و خاصه این است که آن دو نفر حرمت کلام رسول خدا (ص) را نگاه نگذاشتند و فاطمه زهرا سلام الله علیها را به قدری آزار و اذیت نمودند که آن حضرت خطاب به آن دو نفر فرمود: خدا و ملائکه اش را شاهد می گیرم که شما دو نفرمرا به خشم آوردید و رضایت مرا جلب نکردید و اگر پیامبر(ص) را ملاقات نمایم هر آینه شکایت شما دو نفر را به وی خواهم کرد.( دلایل الامامه ص45, کتاب سلیم بن قیس ح48, صحیح بخاری 5/26, صحیح مسلم 4/193) به خدا قسم! بعد از هر نمازم بر تو (ابوبکر) نفرین می کنم. (الامامة و السیاسة 1/20)

231 بار لعنت بر ابوبکر - 310 بار لعنت بر عمر - 661 بار لعنت بر عثمان و درخواست حاجت از خداوند

و از این روایات استفاده می شود که طبق نظر تواریخ شیعه و سنی حضرت فاطمه سلام الله علیها با خشم و غضب از آن دو به شهادت رسیده. به نقل از ابن ابی الحدید معتزلی توجه نمایید: فاطمه سلام الله علیها از دنیا رفت در حالی که سخت از ابوبکر و عمر غضبناک بود.(شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید 6/50)

و نیزبه این نقل که محمد بن اسماعیل بخاری در کتاب صحیح خود آورده توجه فرمایید:

فاطمه سلام الله علیها دختر رسول خدا بر ابوبکر خشم گرفت و با او قطع رابطه نمود و این قهرو غضب وی با ابوبکر پیوسته استمرار یافت تا از دنیا رفت. (صحیح بخاری ح3913, صحیح مسلم ح3304)

و به این نقل نیز توجه فرمایید: فاطمه سلام الله علیها بر ابوبکر غضب نمود و با او قطع رابطه کرد و تا زمانی که زنده بود با ابوبکر سخن نگفت...هنگامی که از دنیا رفت شوهرش علی علیه السلام وی را شبانه دفن کرد و به ابوبکر خبر نداد و خودش بر جنازه وی نماز خواند...( صحیح بخاری ح 6230 , صحیح مسلم کتاب الجهاد و السیر باب قول النبی لانورث 5/252)

و نیز به این نقل توجه فرمایید: فاطمه سلام الله علیها با ابوبکر قطع رابطه نموده و با او سخن نگفت تا از دنیا رفت.

و این ها همه در حالی است که عامه و خاصه در احادیث صحیحه روایت کرده اند که پیامبر اکرم ص بارها فرمودند: خداوند با خشم فاطمه سلام الله علیها خشمگین و با رضایت او راضی می گردد. (مستدرک حاکم نیشابوری 3/154, اسدالغابه 5/522 , کنزالعمال 13/96 و...)

2- رسول خدا (ص) عمر و ابابکر را لعن نموده!
۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۳ ، ۰۲:۴۹
خادم الحسین

                        *** احادیث تولی و تبری***

1ـ قال الرضا (علیه‌السلام): کمال الدین و لا یتنا و البرائة من عدونا[1]

علی بن موسی الرضا(علیه‌السلام) فرمودند:

کمال دین ولایت ماست و برائت از دشمنان ما.

2ـ به امام صادق(علیه‌السلام) عرض شد که شخصی شما را دوست دارد اما در برائت از دشمن شما ضعیف است. در ادامه حضرت فرمودند:

هیهات کذب من ادعی محبتنا و لم یتبرء من عدونا؛

هرگز چنین نیست؛ دروغ می‌گوید هر کس که ادعا می‌کند دوست ماست ولی از دشمن ما بیزاری نجوید.[2]

3ـ نبی اکرم(صلی الله علیه و آله) به اصحابش فرمودند: ای بنده خدا دوست بدار به خاطر خدا و دشمن بدار به خاطر خدا و دوست بگیر به خاطر خدا و دشمن بگیر به خاطر خدا؛ پس به درستی که به ولایت خدا به کسی نمی‌رسد مگر از این راه و کسی طعم ایمان را نمی‌چشد اگر چه نماز و روزه زیاد به جا آورد مگر از راه تولی و تبری و امروز بیشترین دوستی‌ها و دشمنی های مردم به خاطر دنیاست و این دوستی و دشمنی‌ دنیایی ذره‌ای پیش خداوند تعالی ارزش ندارد.

راوی عرض کرد: چگونه بدانم دوستی و دشمنی من به خاطر خداست؛ دوست خدا کیست تا او را دوست بدارم و دشمن خدا کیست تا او را دشمن بدارم؟ پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) به سوی مولای ما امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه‌السلام)  اشاره فرمودند و فرمودند آیا علی را می‌بینی؟  راوی گفت: بله.

پس فرمودند: دوست بدار دوست علی(علیه‌ السلام) را چون دوست علی(علیه‌السلام) ولی الله است و دشمن بدار دشمن علی(علیه‌السلام) را چرا که دشمن علی(علیه‌السلام) عدوالله است

سپس در ادامه فرمودند:

وال ولی هذا و لو انه قاتل ابیک و ولدک و عاد عدو هذا و لو انه ابوک او ولدک؛

‌دوست بدار دوست مولا علی را هر چند آنکه قاتل پدر و فرزندان تو باشد و دشمن بدار دشمن مولا علی را هر چند او پدر و فرزندانت باشند.[3]

 

4ـ روزی  کمیت خدمت امام صادق(علیه‌السلام) رسید و شعری خواند. سپس عرض کرد ای آقای! من سوالی دارم، حضرت فرمودند: بگو. عرض کرد سؤالم درباره آن دو خبیث اولی و دومی (لعنت الله علیهما) است. حضرت فرمودند: ای کمیت تا روز قیامت به اندازه خون حجامت خونی در اسلام ریخته نشود و مالی حرام کسب نشود و عمل شنیع زنا انجام نگیرد مگر این که همه به گردن این دو باشد وسپس حضرت فرمود ما بنی هاشم بزرگ وکوچکمان را امر به سب وبیزاری جستن از آن دو می کنیم . [4]

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۳ ، ۰۲:۴۰
خادم الحسین

احادیثی در مورد نگاه حرام !

 

احادیثی در مورد نگاه حرام !


۱٫ قال رسول الله – صلّی الله علیه و آله – : النظر سهمٌ مسمومٌ مِن سِهام إبلیس فمَن ترکها خوفاً مِنَ الله إعطاه اللهُ إیماناً یجدُ حلاوتَه فی قلبه.

«بحار الانوار، ج ۱۰۴، ص ۳۸»

رسول خدا – صلّی الله علیه و آله – فرمود: نگاه به (نامحرم) یکی از تیر های زهر آلود شیطان است، هر کس از ترس خدا آن را ترک نماید، خداوند ایمانی به او عطا فرماید که شیرینی آن را در دل خویش بیابد.

۲٫ قال رسول الله – صلّی الله علیه و آله – : مَن مَلَأَ مِنِ امرأةٍ حراماً حَشاهما الله عزّوجلّ یوم القیامة بمسامیرَ مِن نارٍ و حشاهما ناراً حتی یَقضیَ بین الناس ثم یُؤمَر به إلی النار.

«بحار الانوار، ج ۷۳، ص ۳۶۶»

رسول خدا – صلّی الله علیه و آله – فرمود: کسی که چشمان خود را از نگاه حرام به زنی پر کند، خدای بزرگ و بلند مرتبه در روز قیامت چشمان او را با میخ های آتشین پر کرده و از آتش انباشته می سازد تا حساب مردم به پایان رسد، آنگاه فرمان می دهد که او را به آتش جهنم برند.

۳٫ قالت فاطمة – سلام الله علیها – : خیرٌ للنِّساء أن لا یَرَین الرجالَ و لا یراهنَّ الرجال.

«بحار الانوار، ج ۱۰۴، ص ۳۶»

حضرت زهرا – سلام الله علیها – فرمود: بهترین چیز برای زنان این است که (بدون ضرورت) مردان نامحرم را نبینند و مردان نامحرم نیز به آنان ننگرند.

۴٫ قال الامام الصادق – علیه السّلام – : النظرةُ سهمٌ مِن سِهام إبلیس مسمومٌ، مَن ترکها لِلّه عزّوجلّ لا لِغیره أعقبه الله أمناً و إیماناً یجدُ طَعْمَه.

«وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۱۳۹»

امام صادق – علیه السّلام – فرمود: نگاه به (نامحرم) یکی از تیر های زهر آلود شیطان است، هرکس به خاطر خدای بزرگ و بلند مرتبه، نه به خاطر غیر او، آن را ترک نماید در پی آن خداوند آرامش و ایمانی به او ارزانی فرماید که طعم آن را بیابد.

۵٫ قال الامام الصادق – علیه السّلام – : من نظر إلی امرأةٍ فَرفَعَ بصرَه إلی السماء أو غمّضَ بصرَه لَم یرتَدَّ إلیه بصرُه حتی یزوِّجَه الله عزّوجلّ مِنَ الحُور العین.

«بحار الانوار، ج ۱۰۴، ص ۳۷»

امام صادق – علیه السّلام – فرمود: کسی که نگاهش به زنی (نامحرم) بیفتد و فوراً چشم خود را به طرف آسمان کند یا آن را فرو ببندد، چشم خود را برهم نمی زند مگر این که خدای بزرگ و بلند مرتبه از حوریان بهشتی به ازدواج او درآورد.

۶٫ قال الامام علی – علیه السّلام – : مَن غَضَّ طَرفَه أراح قلبَه.

«غرر الحکم، ص ۳۵۴»

امام علی – علیه السّلام – فرمود: هرکس (در برابر گناه) چشم خود را فرو بندد، دلش را آسوده گرداند.

۷٫ قال الامام الصادق – علیه السّلام – : ما اعتَصَمَ أحدٌ بمثل ما اعتصم بغَِضِّ البصر فانّ البصرَ لا یُغَضُّ عن مَحارم الله إلاّ و قد سبق إلی قلبه مشاهدةُ العظمة والجلال.

«بحار الانوار، ج ۱۰۴، ص ۴۱»

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۳ ، ۰۰:۰۸
خادم الحسین

از شگفتی های امام علی علیه السلام - بسیار زیبا - مطالعه این مطلب رو از دست ندهید.

اولین سوال کننده از گوشه‌ی مسجد کوفه برخاست و پرسید :
یا علی ، به من بگو از اینجا که من ایستاده ام تا عرش خدا چقدر فاصله است ؟
امیرالمومنین فرمود : اولا فاصله فرش تا عرش ، یک فاصله‌ی مکانی نیست که من به تو بگویم از اینجا تا عرش چقدر فاصله است ؟! اما اگر یک مومنی خالصانه بگوید لا اله الا الله و این کلمه توحید را بر زبان خود جاری سازد ، او فاصله فرش تا عرش را پیموده است ، فرش و عرش را به یکدیگر دوخته است .
و بعد در ادامه فرمود : اگر می خواهی عرش پروردگار رحمان را جستجو کنی ، بدان قلب یک انسان مومن عرش پروردگار رحمان است‌‌.
اولین سوال کننده جواب سوال خود را گرفت و نشست.

سائل دوم از گوشه‌ی دیگر مسجد برخاست ، پرسید :
یا علی ، به من بگو واجب کدام است ؟ واجب تر کدام است ؟
نزدیک کدام است ؟ نزدیک تر کدام است ؟
عجیب کدام است ؟ عجیب تر کدام است ؟
مشکل کدام است ؟ مشکل تر کدام است ؟
امیرالمومنین در پاسخ فرمود:
واجب ، ترک گناه است و واجب‌ تر از آن توبه‌ی از گناه است.
نزدیک ، قیامت است و نزدیک تر از آن مرگ است.
عجیب ، بی‌وفایی دنیاست و عجیب تر از آن دل بستن به این دنیای بی‌وفاست.
مشکل ، سرازیر قبر شدن است و مشکل تر از آن با دست خالی سرازیر قبر شدن است .
این سائل دوم هم جواب سوال خود را گرفت و نشست .

سائل سوم از گوشه‌ی دیگر مسجد کوفه برخاست.پرسید :
یا علی ، به من بگو من از کجا بفهمم خدا عبادت های مرا قبول کرد ؟
از کجا بفهمم خدا گناهان مرا آمرزیده است ؟
از کجا بفهمم خدا عبادت های مرا قبول نکرد و مردود اعلام شد ؟
از کجا بفهمم خدا گناهان مرا نیامرزید و در نامه ی عمل من ثبت شد ؟
امیرالمومنین فرمود:
اگر یک عبادتی انجام داده اید و بعد از آن عبادت ، خدا به شما توفیق داد عبادت دوم را انجام بدهید ، آن عبادت دوم دلیل بر آن است که خدا عبادت اول را از شما قبول کرد . چون عبادت اول تان را قبول کرد لذا به شما توفیق ورود به عبادت دوم را عنایت کرد.
اگر شما یک گناه و معصیتی مرتکب شدید ، منتهی بعد از آن گناه خدا به شما توفیق داد یک طاعت و عبادتی انجام داده اید ، این عبادت بعد از معصیت دلیل بر این است که خدا معصیت شما را آمرزیده است و مورد بخشش قرار داد لذا به شما توفیق داد که مرتکب طاعت و عبادتی‌‌ بشوید.
اگر اول یک طاعت و عبادتی انجام دادید ، بعد از آن عبادت مرتکب گناه و معصیتی شدید ، آن گناه ِ بعد از عبادت دلیل بر این است که خدا عبادت شما را قبول نکرد و مردود اعلام شد لذا مرتکب گناه شدید ، چون اگر عبادت ، عبادتِ مقبول بود می بایست شما را از گناه بازدارد . همین که بعد از عبادت معصیت کردید ، این معصیت دلیل بر این است که آن عبادت مقبول نبود.
اگر یک گناهی انجام دادید و بعد از آن مرتکب گناه دوم شدید ، آن گناه دوم دلیل بر آن است که خدا گناه اول تان را نیامرزید ، لذا مرتکب گناه دوم شدید. اگر مرتکب گناه سوم بشوید ، گناه سوم دلیل بر این است که خدا گناه دوم را بر شما نبخشید.
این سومین سائل هم جواب سوال خود را گرفت و نشست.

سائل چهارم از گوشه‌ی دیگر مسجد کوفه برخاست.پرسید :
یا علی ، بچه‌ای به دنیا آمد ، این بچه یک تن دارد با دو سر . آیا با داشتن این دو سر ، او یک نفر محسوب می شود و از پدر یک سهم ارث می‌برد یا دو نفر به حساب می آید و از پدر دو سهم ارث می برد ؟
امیرالمومنین فرمود : این دو سر را بخوابانید ، وقتی هر دو سر به خواب رفتند آنگاه آهسته ، سر اول را از خواب بیدار کنید . اگر همزمان با بیدار شدن سر اول ، سر دوم هم از خواب برخاست ، معلوم می‌شود او یک نفر به حساب می‌آید و از پدر یک سهم ارث می‌برد . اما اگر با بیدار نمودن سر اول ، دیدید که سر دوم همچنان در خواب است ، معلوم می‌شود او دو نفر محسوب می‌شود و از
پدر دو سهم ارث می‌برد .
سائل چهارم هم جواب سوال خود را گرفت و نشست .

سائل پنجم از گوشه‌ی دیگر مسجد کوفه برخاست.پرسید :
یا علی ، دو مادر بر سر دو بچه با هم به دعوا افتادند . این دو بچه یکی پسر است و دیگری دختر . مادر اولی می‌گوید پسر مال من است ، دختر مال تو . مادر دوم می‌گوید نخیر ، پسر مال من است ، دختر مال تو .چگونه به دعوای این دو مادر خاتمه بدهیم ؟
امیرالمومنین فرمود : دو ظرف بردارید ، از شیر این دو مادر بدوشید ، شیر دوشیده شده را وزن کنید ، آن شیری که وزنش سنگین تر
است ، پسر مال اوست و آن شیری که وزنش سبک تر است ، دختر مال اوست .
این پنجمین سائل هم جواب سوال خود را گرفت و نشست .

سائل ششم از گوشه‌ی دیگر مسجد کوفه برخاست.پرسید :
یا علی ، خدا در کتاب زبور داوود پیامبر وحی فرستاد که من چهار چیز را در چهار جا مخفی نمودم . به من بگو آن چهار چیز کدامند ؟
امیرالمومنین فرمود:
1 . خدا اولیای خود را در میان شما بندگان پنهان نمود پس هیچ بنده ای از بندگان خدا را کوچک مشمارید و او را مورد تحقیر قرار مدهید شاید او ولی ای از اولیای خدا باشد و شما ندانید.
2 . خدا رضا و خشنودی خود را در طاعت و عبادت شما بندگان پنهان کرد پس هیچ عبادتی را کوچک مشمارید و از آن صرف نظر نکنید شاید رضای خدا در همان عبادت کوچک شما نهفته باشد و شما ندانید.

3 . خدا خشم و غضب خود را در گناه و معصیت شما بندگان پنهان نمود ، پس هیچ معصیتی را کوچک مشمارید و آن را مرتکب نشوید شاید خشم خدا در همان معصیت کوچک شما نهفته باشد و شما ندانید .

4 . خدا اجابت خود را در دعاهای شما بندگان پنهان کرد پس هیچ دعایی را کوچک مشمارید و از آن صرف نظر نکنید شاید اجابت خدا در همان دعای کوچک شما نهفته باشد و شما ندانید .

سائل هفتم از جا برخاست. پرسید :
یا علی ، به من بگو الان جبرئیل امین در کجاست ؟
امیرالمومنین یک نگاه به آسمان کرد و یک نگاه به سمت راست و نگاه به سمت چپ و نگاه به پشت سر.
فرمود : تمام آفرینش را نگریستم ، جبرئیل را ندیدم . جبرئیل باید خودت باشی . ناگهان جمعیت دیدند این سوال کننده از وسط جمعیت خارج شد . فهمیدند او خود جبرئیل امین بود .
جناب جرج جرداق مسیحی در کتاب " امام علی صوت العدالة الانسانیة " می گوید : ای شیعیان ، افتخار کنید به چنین پیشوایی. کدام رهبر را در تاریخ بشر سراغ دارید ، در هر زمینه ای از او پرسیده باشند ، بی درنگ پاسخ داده باشد ؟
... ای روزگار ، تو را چه شده است ؟ ای کاش تمام ثروت ها و سرمایه های خود را بسیج می کردی تا در هر قرنی ، یک علی تحویل جامعه ی بشریت می‌دادی . کمبود جامعه ی بشری ما ، وجود یک پیشوایی به نام علی بن ابی طالب است .
و در پایان می گوید : می دانید چرا علی را در محراب عبادت سر شکافتند ؟ علی را از شدت عدالتش کشتند !!!! و او تنها پیشوای عادل تاریخ بشر است که از شدت عدلش کشته شد نه از شدت ظلمش .

از مولا پرسیدند : چه کنیم تا مشکلات زندگی در نظر ما کوچک آید ؟
امیرالمومنین پنج نکته را در ارتباط با این سوال بیان فرمودند:
1 . هرگاه یک مصیبت و مشکلی در زندگی شما پدید آمد ، شما مشکل بزرگتر از آن را در ذهن خودتان مجسم کنید و به خود بگویید اگر به جای این مشکل وارده ، آن مشکل بزرگتر بر سر من فرود می آمد ، چه می‌شد؟ اگر مشکل بزرگتر را در ذهن مجسم کنید ، تحمل این مشکلی که بر سر شما وارد شد ، بر شما آسان خواهد شد .
2 . رنج یک مصیبت را بر گذر زمان پخش کنید ، تقسیم و توزیع کنید .
3 . باور کنید که رنج و غم و مشکل زندگی پایان پذیر است . هیچ غم و غصه ای برای همیشه در زندگی شما باقی نمی‌ماند . هرمشکلی یک مدت زمانی دارد . تا یک مدتی در زندگی شما می ماند ، ماموریت خود را به انجام می رساند ، به اهداف خودش دست پیدا می‌کند و بعد زندگی شما را ترک خواهد گفت . مشکلات پایان پذیر است .
4 . آنچه بود و رفت ، مثل آن که نبود .
5 . آنچه به دست نیامد ، مثل آن که بود و رفت .


سائل دهم از گوشه‌ی دیگر مسجد کوفه بلند شد و پرسید :
یا علی ، غذای روح انسان کدام است ؟
امیرالمومنین فرمود : سه چیز است ؛
1 . ذکری که از زبان تان عبور نماید و به قلب شما راه پیدا کند.
2 . توبه ای که نصوح باشد یعنی انسان دیگر به آن گناه بازگشت ننماید.
3 . موعظه ای که بر جان بنشیند و قلب آدم را زیر و رو کند .
سائل دهم هم جواب سوال خود را گرفت و نشست .

سائل یازدهم از گوشه‌ی دیگر مسجد کوفه بلند شد.پرسید :
یا علی ، به من بگو خداوند چند قوه در وجود انسان قرار داد ؟ قوای وجودی انسان کدامند ؟
امیرالمومنین فرمود : چهار قوه ؛
1 . قوه‌ی عاقله ، که بزرگترین سرمایه ای ست که خدا در اختیار بشر قرار داد.
2 . قوه‌ی حافظه ، که سبب می‌شود آنچه را فرا می‌گیرید ، در ذهن و دلتان حفظ شود . اگر خدا این قوه‌ی حافظه را به شما نمی‌داد
شما اسم تان را فراموش می‌کردید ، آدرس خانه تان از یادتان می رفت و راه را گم می‌کردید .
3 . قوه‌ی عاطفه ، خدا این سرمایه را به ما داده که به کمک این سرمایه آنچه را برای خود می خواهیم ، برای دیگران هم بخواهیم و
آنچه را برای خود نمی پسندیم ، برای دیگران هم نپسندیم و به دیگران مهر بورزیم.
4 . قوه‌ی وجدان ، امکان ندارد انسان فرمان وجدان را زیر پا بگذارد مگر اینکه گرفتار تلخی عذاب وجدان خواهد شد .
این سوال کننده یازدهم هم جواب سوال خود را گرفت و نشست .

سائل دوازدهم پرسید:
کدام جاندار بود که از شکم جاندار دیگر بیرون آمد در حالی که بین آنها نسبت و نسبی نبود ؟
امیرالمومنین فرمود : حضرت یونس پیامبر که از شکم ماهی بیرون آمد ، در حالی که هیچ نسبتی بین او و ماهی وجود نداشت .

سوال کننده دوازدهم هم جواب سوال خود را گرفت و نشست .

سائل سیزدهم برخاست و پرسید :
یا علی ، من سه سوال از محضر شما دارم ؛
1 . کدام کوه بود که یک بار از جای خود کوچ نمود ؟
2 . کدام درخت بود که صد سال راه سایه‌ی آن طول دارد ؟
3 . کدام درخت است که بدون آبیاری روییده شد ؟
امیرالمومنین فرمود:
1 . اما آن کوهی که یک بار از جای خود کوچ نمود ، کوه طور است که قرآن کریم می فرماید:
وَإِذ نَتَقْنَا الْجَبَلَ ... (سوره مبارکه اعراف ، آیه شریفه 171)
2 . اما آن درختی که صد سال راه سایه او طول دارد ، درخت طوبی در بهشت است که در تمام قصرهای بهشت شاخه ای از آن آویزان است ، همانطوری که قرص آفتاب در تمامی خانه ها ، شعاع او می تابد.
3 . اما آن درختی که بدون آبیاری روییده شد ، درختی بود که برای یونس پیامبر رویانده شد که قرآن کریم می فرماید:
وَأَنبَتْنَا عَلَیْهِ شَجَرَةً مِّن یَقْطِینٍ(سوره مبارکه صافات، آیه شریفه 146)
سوال کننده سیزدهم هم جواب سوال خود را گرفت و نشست .
سائل چهاردهم برخاست و از امیرالمومنین پرسید:
یا علی ، ما در زندگی چگونه به جنگ با سختی ها برویم ؟
امیرالمومنین فرمود:
به مشکلات زندگی تان زمان بدهید تا با گذشت زمان ، مشکل برطرف شود.
شرایط بدتر را در نظر بگیرید تا تحمل آن شرایط موجود بر شما آسان شود.
دیگران را شاد کنید ، غم را از دل دیگران بربایید تا خداوند نیز غم را از دل شما برباید و مشکل شما را حل کند.
محرم رازی داشته باشید و مشکلات تان را با او در میان بگذارید تا تسکین پیدا کنید.
به نقطه های مثبت و زیبای زندگی خود بیاندیشید .
این سوال کننده هم جواب سوال خود را گرفت و نشست.

سائل پانزدهم برخاست و پرسید:
یا علی ، آن پدیده چه بود که زنده اش ، می آشامید و مرده اش هم می خورد ؟
امیرالمومنین فرمود : عصای موسی ؛
موقعی که شاخه ای بر روی درخت بود ، می آشامید و موقعی که عصا شد ، سحر ساحران را بلعید و خورد .
این سوال کننده هم جواب سوال خود را گرفت و نشست.

سائل بعدی از گوشه‌ی دیگر مسجد کوفه برخاست و پرسید:
یا علی ، اول درختی که روی زمین روییده ، کدام درخت بود ؟
اول چشمه ای که روی زمین جاری شد ، کدام چشمه بود ؟
اول سنگی که بر روی زمین قرار گرفت ، کدام سنگ بود ؟
امیرالمومنین فرمود:
اول درخت ، خرما بود که حضرت آدم آن را با خود از بهشت به زمین آورد و آن را کاشت و تمام خرماهای عالم از آن اول درخت عالم پدید آمد.
اما اول چشمه ای که بر روی زمین جاری شد ، آب حیات بود که هرکس آن را بیاشامد ، زنده خواهد ماند ، چنانکه خضر پیامبر آن را نوشید و زنده باقی ماند.
و اول سنگی که بر روی زمین قرار گرفت ، سنگ حجرالاسود بود که حضرت آدم آن را از بهشت به دنیا آورد و بر آن زاویه‌ی خانه‌ی کعبه نصب کرد ، ابتدا از برف سفیدتر بود ، بعد در اثر حسرت دست زدن کفار و مشرکین به آن ، سیاه شد . (لذا به آن می گویند حجرالاسود ، سنگ سیاه)
سوال کننده شانزدهم هم جواب سوال خود را گرفت و نشست .

سائل هفدهم از گوشه‌ی دیگر مسجد کوفه برخاست و پرسید :
یا علی ، زهد را در یک جمله برای من تعریف کن .
امیرالمومنین فرمود : خدا در یک جمله‌ی قرآن زهد را به زیبایی تعریف فرمود :
لِکَیْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ (سوره مبارکه حدید ، آیه شریفه 23)
زاهد کسی ست که آنچه از خوشی های زندگی نصیب او می شود ، خود را نبازد و آنچه از ناخوشی ها نصیب او می شود ، به ناله و زاری نیفتد.
این سوال کننده هم جواب سوال خود را گرفت و نشست.

سائل بعدی برخاست و پرسید:
یا علی ، کدام عبادت است که هم انجام دادن آن عقوبت دارد و هم ترک آن ؟
امیرالمومنین فرمود : نماز خواندن انسان مست ، انجام این نماز عقوبت دارد چون در حالت مستی نماز گزاشت ، ترک آن هم عقوبت دارد چون نماز را ترک نموده است .
سوال کننده هجدهم هم جواب سوال خود را گرفت و نشست .

سائل نوزدهم از گوشه‌ی دیگر مسجد کوفه برخاست و پرسید :
یا علی ، تفاوت انسان با سایر موجودات در چیست ؟
امیرالمومنین فرمود : انسان تنها موجودی‌ست که در زمین زندگی می‌کند ولی موجودی آسمانی‌ست . ( ماهیتی آسمانی دارد )

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۳ ، ۰۰:۰۴
خادم الحسین