یا حسین علیه السلام

در هر دو عالم افتخارم این است که خادم اهل بیت علیه السلام باشم

در هر دو عالم افتخارم این است که خادم اهل بیت علیه السلام باشم

یا حسین علیه السلام

یا حسین علیه السلام بهت توسل میکنم هدایتم کن و قلبم را منقلب به سوی خدا و قرآن و عترت کن آمین

عشق فقط الله است و قران عترت تنها وسیله ای برای ریسدن به الله است و رضایت معشوق..

ما اگر دیوانه ی اهل بیت علیه السلام هستم سرچشمه این دیوانگی و محبت فقط از عشق خداست

ما محب عاشقان خدایم و عاشق خدا ..

یا امیرالمومنین حیدر مدد

بر عمر بن خطاب لعنت

پیام های کوتاه
پیوندهای روزانه

حرّ، آزادمرد نینوا

حرّ,حر بن یزید ریاحی,حر بن یزید

 

« حر بن یزید ریاحی » از سران کوفه به شمار می‌رفت که در میان قوم خود از عزت و احترام زیادی برخوردار بود.

ابن زیاد او را برای رویارویی با امام حسین علیه السلام فرا خواند و با هزار سوار به سوی کاروان او فرستاد.
«شیخ ابن نما» گزارش می کند: هنگامی که حر از قصر ابن زیاد در کوفه خارج شد تا به استقبال امام بیاید، ندایی را شنید که از پشت سر می‎گوید: ای حر! تو را به بهشت بشارت باد. او به پشت سر نگریست و کسی را ندید. با خود گفت: به خدا قسم، این بشارت نیست در حالی که من اسیر به جنگ با حسین هستم. او پیوسته این خاطره را در ذهن داشت تا هنگامی که خدمت امام رسید و آن داستان را بازگو کرد. امام به او فرمودند: تو به واقع به پاداش و نیکی راه یافته‎ای.(1)


حرّ علی‌رغم این که برای رویارویی با امام آمده بود، اما رفتارش خالی از ادب نبود. در روز دوم محرم الحرام سال 61 هجری هنگامی که راه را بر امام حسین علیه السلام بست و مانع از بازگشت ایشان به مدینه گردید. امام علیه‎السلام به حرّ فرمود: مادرت به عزایت بنشیند چه قصدی داری؟ حر گفت: آگاه باشید که به خدا قسم اگر غیر شما از عرب به من آن عبارت را می‎گفت - در حالی که وضعیت او چون شما باشد - همین عبارت را به او باز می‎گفتم اما به خدا قسم برای من این (حق) نیست که یاد مادر شما کنم مگر به نیکوترین وجهی که می‎توانم.(2)

هنگامه درنگ
هنگامی که حر فریاد غریبانه امام حسین علیه السلام را که طلب یاری می‎کرد شنید، نزد عمرسعد رفت و پرسید: آیا تو با این مرد خواهی جنگید؟ عمر گفت: آری به خدا قسم، با او جنگی خواهیم داشت که دست کم، سرها قطع گردد و دست‎ها جدا گردد.

حر گفت: شما چه خواهید کرد؟ آیا پیشنهاد او مورد پسند شما نیست؟ ابن سعد گفت: اگر کار دست من بود (هر آینه از جنگ با او) دست می‎کشیدم. اما امیر تو (ابن زیاد) از این کار سر باز می‎زند.
حر او را ترک کرد و به بهانه آب دادن اسب خویش، از اردوگاه عمر سعد جدا شد و به امام حسین علیه السلام قدری نزدیک شد. مهاجر پسر اوس به حر گفت: آیا تو می‎خواهی که حمله کنی؟ در پاسخ این سوال حر ساکت شد و بر خود می‎لرزید، پس در حالی که مهاجر از این حال حر به شک افتاده بود، او را مورد خطاب قرار داد و گفت: اگر از من درباره شجاع‎ترین مرد کوفه سوال می‎شد، تو را معرفی می‎کردم، این چه حالتی است که در تو می‎بینم؟ حر گفت: همانا خود را بین بهشت و دوزخ متحیر می‎بینم، به خدا سوگند اگر مرا با آتش بسوزانند من جز بهشت چیز دیگری را انتخاب نخواهم کرد. پس از آن با شلاق به اسب خود نواخت و به سوی امام حسین علیه السلام رهسپار شد.
 حر بن ریاحی
لحظه لقا
او به سبب آن چه پیش از آن به آل رسول روا داشته بود و آنها را در مکانی بی آب و گیاه وانهاده بود، سر از خجالت به پایین انداخته بود و به سوی آنها پیش می‎رفت. وقتی نزد امام حسین علیه السلام رسید به امام عرض کرد: «فدایت شوم ای پسر رسول خدا! من همان کسی هستم که تو را از بازگشت به وطنت بازداشتم و همراهت آمدم تا تو را ناچار کردم در این سرزمین توقف کنی. گمان نمی‌کردم پیشنهاد تو را نپذیرند و به این سرنوشت دچارت کنند. به خدا اگر می دانستم کار به این جا می کشد، هرگز به چنین کاری دست نمی‌زدم. اکنون از کرده‌ام به سوی خدا توبه می‌کنم. آیا توبه من پذیرفته است؟»
حسین علیه السلام فرمود:« آری، خداوند توبه تو را می پذیرد. اکنون از اسب پایین بیا.»
حر گفت:« من سواره باشم برایم بهتر است از این که پیاده شوم. می‌خواهم همچنان که بر اسب خود سوار هستم، ساعتی با دشمن برای یاری‌ات بجنگم تا کشته شوم.»(3)
حر با اذن امام به میدان رفت و در برابر لشگر عمر بن سعد ایستاد و گفت:« ای مردم کوفه، مادرتان در سوگتان بگرید! این بنده‌ی صالح خدا را فرا خواندید و هنگامی که به سوی شما آمد، دست از یاری او برداشتید؟ شما که می گفتید در یاری او با دشمنانش خواهیم جنگید، اکنون رو در روی او ایستاده اید و می خواهید او را بکشید؟
راه نفس کشیدن را بر او بسته اید، از هر سو محاصره‌اش کرده‌اید و از رفتنش به سوی سرزمین‌ها و شهرهای الهی جلوگیری می‌کنید. حسین همچون اسیری است که در دستان شما گرفتار شده؛ نه می تواند سودی به خود برساند و نه زیانی را از خود دور کند. آب فرات را که یهود و نصاری و مجوس از آن می آشامند و سگان و خوک‌های سیاه در آن می غلتند، بر روی حسین و زنان و کودکان و خاندانش بسته‌اید، تا جایی که آنان از فرط تشنگی به حال بیهوشی افتاده‌اند.
چه بد رعایت محمد صلی الله علیه و آله را درباره فرزندانش کردید! خدا در روز تشنگی محشر، شما را سیراب نکند!»
چیزی نمانده بود که سخنان او، گروهی از سربازان عمر سعد را تحت تاثیر قرار داده از جنگ با حسین علیه السلام منصرف سازد، که سپاه عمر سعد، او را هدف تیرها قرار داد. نزد امام بازگشت و پس از لحظاتی دوباره به میدان رفت.(4)
 عروج آزادگی
حر بن یزید به اتفاق زهیر بن قین با دشمن پیکار می کردند. هر گاه یکی از آنها در محاصره دشمن قرار می گرفت، دیگری او را از محاصره بیرون می آورد، و مدتی به این گونه پیکار کردند. اسب حرّ زخمی شد اما او همچنان سواره پیکار می کرد و رجز می خواند تا این که مردی به نام "یزید بن سفیان" که با حر دشمنی دیرینه داشت به او حمله کرد ولی حرّ به او هم امان نداد و او را از دم شمشیر گذراند. پس از آن فردی به نام "ایوب بن شرح" تیری به اسب حر زد و آن را از پای در آورد. حرّ بناچار از اسب پیاده شد و پیاده رزمید تا بیش از چهل نفر را به قتل رساند. در این هنگام بود که لشگر پیاده نظام عمر بن سعد بر او حمله ور شدند و او را به شهادت رساندند. (5)
یاران امام او را در برابر خیمه شهدایی که در راه حسین علیه السلام شهید می‎شدند قرار دادند. امام فرمود: شهادت او چون شهادت انبیا و خاندان انبیاست.(6) سپس امام نظری به جانب حر افکند، او هنوز جان در بدن داشت. امام خون از صورت او برگرفت و فرمود: تو آزاده‎ای! همان طور که مادرت تو را نامیده است و تو در دنیا و آخرت آزاده‎ای (7).
پس از آن مردی از یاران حسین در رثا و غم حرّ اشعاری را سرود که گفته شد او علی بن الحسین علیه السلام بود(8) و برخی گفته‎اند که خود اباعبدالله الحسین علیه‎السلام برای او اشعاری را سروده که اینگونه است:
چه آزاده‎ای است حرّ پسر ریاح؛ او در هنگام فرورفتگی تیرها بسیار شکیباست. آری آزاده خوبی است هنگامی که حسین فریاد و ندایش بلند شد، او از جانش در صبحگاهان گذشت.(9)
گفتنی است که قطب عالم امکان حضرت ولی عصر (عج) در زیارت ناحیه مقدسه به حرّ سلام داده اند.(10)
 
پی نوشت:
1)      مثیرالاحزان، ص60
2)      مقتل الحسین خوارزمی، ج1، ص232 .
3)      ابصارالیعین، ص205.
4)      ارشاد مفید، ج 2، ص 103.
5)      تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص437- 440 .
6)      بحارالانوار، ج10، ص117.
7)      مقتل الحسین مقرم، ص303 .
8)      مقتل العوالم، ص 85 .
9)      امالی الصدوق، ص414، مجلس 30.
10)   اقبال الاعمال، ج3، ص 78 و 344 .


۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۲ ، ۰۷:۳۱
خادم الحسین
 امامت امام حسین علیه السلام



امام حسین علیه السلام در روز پنجشنبه آخر ماه صفر در سال 50 هجری به امامت رسید‌ ــ پس از آن که برادرش، امام مجتبی علیه السلام، وی را وصی خویش گردانید، اسرار امامت را به او گفت، ودایع خلافت را به وی سپرد و در 47 سالگی به شهادت رسید.


درآن زمان حدود 47 سال از عمر شریف امام حسین می‌گذشت. دوران امامتش یازده سال به طول انجامید و در روز شنبه، دهم محرم سال 61 هجری، در 58 سالگی پس از نماز ظهر، تشنه‌کام و مظلومانه با جمعی از یارانش در کربلا به شهادت رسید.

هنگامی که زمان ارتحال امام باقر علیه السلام فرا رسید، فرزندش امام صادق علیه السلام را فرا خواند تا عهد امامت را به وی بسپارد. برادر امام باقر، زید بن علی، گفت:«اگر شما هم مثل حسن و حسین علیهماالسلام عمل می کردید و همانطور که حسن، امامت را به حسین سپرد، امامت را به من می سپردید، کار ناپسندی نکرده بودید.»

امام باقر علیه السلام فرمود:
امانات الهی را نمی‌توان به قیاس، به کسی سپرد. عهد امام به رسم و عادت نیست، بلکه امری است که از سوی خدای تعالی به ما رسیده است.

آن گاه جابر بن عبدالله انصاری را فرا خواند و فرمود:«ای جابر، آنچه را در مصحف فاطمه علیهاسلام مشاهده نمودی بازگو.»
جابر گفت:
به حضور مولایم فاطمه رسیدم تا ولادت حسن را به وی تهنیت بگویم. صحیفه ای (کتابی) را در دست او مشاهده نمودم که همچون درّ می درخشید.
به او عرض کردم:ای سرور بانوان، این صحیفه چیست که با شما می بینم؟
فرمود:« در این صحیفه نام فرزندان امام من است.»
گفتم:آن را به من می‌دهید؟

فرمود:
ای جابر، اگر اجازه داشتم می‌دادم لکن به این صحیفه فقط پیامبر یا اهل بیت پیامبر باید دست بزند. اما می توانی به آن نگاه کنی.
جابر می گوید:«آن صحیفه را خواندم. در آن اسامی ائمه، یکی پس از دیگری، با نام پدر و مادرشان ذکر شده بود.»

آن‌گاه یکی یکی آنها را بر شمرد و از آن جمله بود:« ابو عبدالله الحسین بن علی التقی، امها فاطمه بنت محمد.»



منابع:

  • منتهی الامال، ج 1، ص 437.

بحار الانوار، ج 36، ص 193، حدیث 2- کمال الدین، ص178 و عیون الاخبار، ص 24.


img/daneshnameh_up/5/5f/Karbala32.jpg

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۲ ، ۰۷:۲۶
خادم الحسین

از جمله زیارات شریفه، زیارت ناحیه مقدسه است که منسوب به حضرت مهدی آل محمد (عج) می باشد. یکی از فقرات زیارت مزبور، این جمله است:

«وَ لَئِن اَخَّرتَنِی الدُّهُور وَ عَاقَنِی عَن نَصرِکَ المَقدُور لاُ ندِبَنَّّ عَلَیکَ صَباحَاً وَ مَساءَاً وَ لَاَبکَینَّ عَلَیکَ بَدَّلَ الدُّمُوعِ دَمَاً»

اگر روزگار مرا به تاخیر انداخت و از یاری و نصرت تو در روز عاشورا باز داشت، هر آینه من صبح و شام بر تو ندبه می کنم و به جای قطرات اشک، بر تو خون گریه می کنم.

این جمله، حاصل بزرگترین پیام محبت و دلبستگی و ارتباط دل و جان گوینده با مخاطب می باشد و از جهاتی در خور توجه و تأمل کامل است.

در آغاز، از اینکه بر اثر قضاء الهی از نظر زمانی در عصر امام حسین (ع) نبوده و روی جریان طبیعی می بایست چند نسل بگذرد، تا نوبت به او برسد و قدم به عرصه ی وجود بگذارد، اظهار تألم و تأثر می نماید و گویا آرزو می کند که ای کاش جزء طبقات قبل و نسل پیشین خاندان پیغمبر (ص) بود و به هنگام وقوع جریان دلسوز کربلا جزء نسل موجود به شمار می رفت و امکان حضور در صحنه ی خونین و عرصه ی نبرد کربلا برایش بود تا به یاری جدّ بزرگوار خود قیام کرده و با جان شریف خود رفع بلا از جان مبارک آن حضرت می نمود و حتّی به مقام شهادت می رسید.

 

 

 

به جبران این عدم امکان حضور، و نبودن قهری- نه اختیاری- در صحنه کربلا و روز عاشورا، برای خود برنامه ای قرار داده که با تأکید تمام از آن اسم برده و بیان می کند و آن ندبه و گریه های بلند بر امام حسین (ع) آن هم در هر صبح و شام و به صورت مستمر و به عنوان یک عمل همیشگی و قطع ناشدنی می باشد.

اولاً: خود گریه به صورت گریه های معمولی نیست. بلکه به صورت ندبه و زاری و گریه های دردمندانه و بلند بلند است.

ثانیاً: علی رغم نوع داغداران که اگر صبح بر عزیز از دست رفته خود گریه کردند دیگر عصر و شب گریه نمی کنند، آن بزرگوار، هم صبح گریه می کند و هم هنگام عصر و شب.

ثالثاً: برخلاف دیگران که چند روز سوگواری نموده و بعد عزاداری را رها می کنند و اگر احیاناً یک روز تحت تأثیر عواملی، گریه کردند برای مدتها آرامند و یا بکلی عزیز از دست رفته خود را فراموش می کنند، امام زمان (ع) هر روز و شب در این سوگواری است و این عزا برای او کهنگی ندارد و این آتش سوزان و پر از لهیبی که در جان مقدسش ایجاد شده، خاموش نمی شود و به سردری نخواهد گرائید.

اوج مراتب ارتباط و دلدادگی و عشق سوزان حضرت مهدی (ع) به جد بزرگوارش امام حسین (ع)، اینجا بروز می کند که می گویند: «به جای اشک در عزای تو خون می گریم.» چنانکه این جمله، بیانگر شدّت مصیبت حضرت سیدالشهدا (ع) و عمق فاجعه کربلا و ظلم و ستم بنی امیه است.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۲ ، ۰۷:۲۲
خادم الحسین

به نام خدا


غدیر از دیدگاه قرآن


درباره واقعه غدیر و اهمیّت این روز، آیاتى از قرآن نازل شده است. پیش از خطبه غدیر این آیه نازل شد:
(یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ);1اى پیامبر! آن چه از جانب پروردگارت بر تو نازل شده است، (به مردم) ابلاغ کن; و اگر چنین نکنى، رسالت خدا را انجام نداده اى.
آن گاه که پیامبر خدا صلى اللّه علیه وآله خطبه را به پایان رساند، این آیه کریمه فرو فرستاده شد:
(اَلْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الاْسْلامَ دیناً);2امروز دین شما را به حدّ کمال رسانده و نعمت را بر شما تمام کردم و آیین اسلام را برایتان برگزیدم.هنگامى که خطبه غدیر پایان یافت و مسأله بیعت با امیر مؤمنان على علیه السلام به طور جدّى مطرح شد، عربى درخواست عذاب نمود و این آیه درباره او نازل شد:
(سَأَلَ سائِلٌ بِعَذاب واقِع);3
درخواست کننده اى تقاضاى وقوع عذابى نمود.
خلاصه شأن نزول این آیه مبارکه چنین است:
پس از آن که واقعه غدیر پایان یافت، شخصى به نام «حارث بن نُعمان فهرى» نزد رسول خدا صلى اللّه علیه وآله آمد و با حالى آشفته به حضرتش چنین خطاب کرد: ما را به نماز گزاردن امر نمودى امتثال کردیم. دستور به پرداخت زکات فرمودى اطاعت کردیم و... و اکنون بازوى پسر عمویت را گرفته و او را به عنوان ولىّ و سرپرست بر ما نصب نمودى! آیا این دستور از پیش خود توست یا از خدا؟
پیامبر خدا صلى اللّه علیه وآله در پاسخ فرمود:
والّذی لا إله إلاّ هو، هذا من اللّه;
به خدایى که جز او معبودى نیست سوگند! این فرمانى از جانب خداوند است.
حارث پشت کرد و به طرف مرکب خود حرکت کرد و مى گفت: خدایا! اگر آن چه محمّد مى گوید حق است، بارانى از سنگ هاى آسمانى بر ما ببار و یا عذاب دردناکى بر ما فرو فرست!
هنوز به مرکبش نرسیده بود که خداوند سنگى فرو فرستاد که بر فرقش خورد و از دامنش بیرون گشت. در این هنگام خداوند این آیه را نازل فرمود:
(سَأَلَ سائِلٌ بِعَذاب واقِع * لِلْکافِرینَ لَیْسَ لَهُ دافِعٌ);4درخواست کننده اى تقاضاى وقوع عذابى کرد. این عذاب براى کافران است و هیچ کس نمى تواند آن را دفع کند.5این آیه و آیاتى دیگر، درباره واقعه غدیر خمّ است و هر یک از این آیه ها بحث مستقلّ و جداگانه اى را مى طلبد که به فرصتى بیش از این نیازمند است.
____________________________
1 . سوره مائده: آیه 67.
2 . سوره مائده: آیه 3.
3 . سوره معارج: آیه 1.
4 . سوره معارج: آیات 1 و 2.

5 . تفسیر ثعلبى: 10 / 35، شواهد التنزیل: 2 / 381.

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------



در ادامه مطلب هم به صورت مفصل و منابع دیگر بخونید

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۲ ، ۰۷:۱۸
خادم الحسین

معرفی یاران امام حسین


حبیب بن مظاهر

حبیب‌بن‌مظاهر از صحابه پیامبراکرم (ص) و از خواص اصحاب امیرالمومنان (ع) به شمار می‌رفت . او جایگاه خاصی نزد حضرت ابی عبدا... داشت و بدین دلیل آن حضرت در روز عاشورا هنگام آراستن صفوف لشکر ، حبیب را در طرف چپ اصحاب خود گماشت. او سخت به نبرد با دشمن پرداخت تا اینکه شخصی از بنی‌تمیم به نام بَدیل‌بن‌صدیم ، بر آن جناب حمله کرد و شمشیر بر سر مبارکش زد . در این زمان شخصی دیگر از بنی تمیم ، با نیزه بر آن بزرگوار زد و او را به زمین افکند . حبیب خواست برخیزد که حصین بن تمیم سر مبارکش را از تن جدا کرد و او به فیض والای شهادت رسید .

حبیب بن مظاهر(مظهر)اسدی،از طایفه بنی اسد،کوفی‏و از اصحاب رسول خدا«ص‏»بود.در هر سه جنگ صفین،نهروان و جمل،در رکاب‏علی‏«ع‏»شرکت داشت.از اصحاب خاص امیر المؤمنین و حاملان علم آن حضرت و درعلوم قرآنی شاگرد خاص وی بود.حضرت امیر،او را که از حاملان علوم‏«ع‏»بود،به علم‏«منایا و بلایا»(آنچه بعدها اتفاق خواهد افتاد)آگاه ساخته بود. (10) عضو گروه ویژه‏«شرطة الخمیس‏»بود که نیروی ضربتی و مطیع علی‏«ع‏»بودند.درنهضت مسلم بن عقیل در کوفه،وی از کسانی بود که در راه بیعت گرفتن برای مسلم،کوشش می‏کرد.نیز از سران شیعه در کوفه محسوب می‏شد که به حسین بن علی‏«ع‏»


۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۲ ، ۰۷:۱۴
خادم الحسین

 

تفسیر پرجاذبه دعای عاشورا

                                                                                                                                           

 

 

مقدمه

 

در فضیلت زیارت امام حسین (ع) در روز عاشورا ، روایات و احادیث زیادی نقل شده است ، ازجمله روایتی که از امام باقر (ع) در ابتدا و مقدمه زیارت عاشورا آمده است و ثواب ملاقات خداوند در روز قیامت را همراه با دو هزار حج و دوهزار عمره و دوهزار جهاد به زوار مخلص آن حضرت بشارت داده است .

خاصه آنکه این حج و عمره و جهاد از ثواب اعمالی برخوردار است که در خدمت رسول خدا (ص) و ائمه طاهرین باشد . یعنی هیج انحراف و توسل به غیر خدا در انجام این اعمال وجود نداشته و از ثواب کامل برخوردار گردیده است .

از امام صادق (ع) هم روایتی در کامل الزیارات آمده است که مضمون آن چنین است:

“ همانا زیارت حسین (ع) از هر عمل پسندیده ای ارزش و فضیلتش بیشتر است ، زیرا این زیارت در حقیقت ، مدرسه ای بزرگ و عظیم است که به جهانیان درس ایمان و عمل صالح می دهد و گوئی روح را بسوی ملکوت خوبی ها و پاکدامنی ها و فداکاری ها پرواز می دهد.

هرچند عزاداری و گریه بر مصائب امام حسین (ع) ارزش و معیاری والا دارد لکن باید دانست که همه این زیارات ، گریه ها و غم گساری ها ، فلسفه دین داری ، فداکاری و حمایت از قوانین آسمانی را به ما گوشزد می کند.

هدف این برنامه های انسان ساز جز این نیست و نیاز بزرگ ما از درگاه حسینی آموختن انسانیت و خالی کردن دل ، از هر چه غیر خداست .

بحول و قوه الهی هدفمان  آن است که  برداشتی عارفانه از زیارت معروفه عاشورا را ارائه کنیم و بر این اساس از نظرات مفسران و صاحب نظران ، استفاده نموده سعی به بالابردن شناخت در محتوای مطالب داشته ایم .

از خداوند متعال می خواهیم ما را به ولایت ائمه اطهار خاصه صاحب این زیارت محشور بگرداند و با هدایت و کرامت خود به ما معرفت و شناخت بیشتر عنایت فرماید تا شاید به برکت اعتصام به عترت ، تقرب خداوند میسّرگردد.

                                                             -------  ان شاء الله ------

 

 

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۲ ، ۰۶:۵۳
خادم الحسین

 عمر پر برکت آن حضرت

اکنون که سال (1415 قمری) را می گذرانیم از عمر گرانمایه آن امام همام وصاحب الامر حدود یک هزار ویکصد وشصت (1160) سال می گذرد، وتا هر وقتی که خداوند متعال اراده فرماید ومقدر دارد زنده خواهد بود تا روزی ظهور فرماید. روایت است هنگامی که ظاهر شود سیمای جوان سی یا چهل ساله خواهد داشت وگذر زمان در آن حضرت تاثیر نگذارد، تا قدرت پروردگار در این امر مهم آزمون وامتحانی باشد برای مردمی که در انتظار مهدی موعود - عجل الله تعالی فرجه - هستند. حضرت امام رضا - علیه السلام - فرمودند: از علامات او این است که پیر نمی شود تا اجلش فرا رسد.

شمایل حضرت

صاحب الامر کشیده قامت است، نه بلند ونه کوتاه می نماید. چهره ای خوش ودرخشنده وزیبا دارد. بر گونه راستش خالی است وحضرت گشاده پیشانی وفراخ رخساره باشد ورنگ چهره درخشان وسرخگون وبر بازوی راستش دو آیت قرآنی ذکر شده است. از معصومان - علیهم السلام - که از سوی پیامبر اکرم ذکر می کنند. - نقل است که رسول خدا فرمود: مهدی شبیه ترین مردم به من است واو در شمایل واقوال وافعال به من شباهت دارد.
۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۲ ، ۰۶:۲۱
خادم الحسین